• آیا می دانستید : با تست شخصیت شناسی رایگان می توانید شخصیت کتاب خوان خود را مشخص کنید ؟

نقدی بر کتاب مرد بی نقطه

10 آبان 1399 4 سال قبل نقد و بررسی کتاب بدون نظر

بی نُقطه ترین عابر شهر ، شاعر است …

در جهان پر آشوب امروز که لحظه به لحظه دست خوش تغییرات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی است ، انسان زیر کدام درخت آرامش میتواند لحظه ای درنگ کند و بیاساید.انسانی که در چرخه ی این جهان هر روز انباشته از چیزی میشود که دنیای مدرن به او پیشکش کرده است .انسان در هر عصر و جایگاهی نیازمند به تفکر است . به اندیشیدن در مورد آنچه در پیرامونش در حال وقوع است .

هُنر همواره پلی است که انسان را به دنیای تأمل و تفکر فرا میخواند . دنیایی که در آن هر گوشه اش پُر است از زیبایی هایی وصف ناشدنی  و پر رمز و راز . شعر یکی از کهن‌ترین گونه‌های ادبی و شاخه‌ای از هنر است .

جهانی ست بی انتها که کران به کران آن در طول تاریخ عرصه ی شاعران و ادیبانی بس بزرگ بوده است که همواره با طبع هنرمندانه ی خود ، به بیان رویدادها و اتفاقات پیرامون خویش از نگاه و زبان خود پرداخته اند . شعر ، جهان موزونی ست از تصویر و توصیف. گاهی منتقدی ست عاصی و گاه عاشقی پُر شور .

شعر ساختار واژگانی مخصوص به خود را دارد و نگاهش به موضوع نگاهی زیباشناسانه است .

مفهوم زمستان را تنها کلاغهایی میدانند که همیشه سیاه پوشند

این قطعه شعر انتخابی از کتاب مرد بی نقطه است .

نقدی بر کتاب مرد بی نقطه

مجموعه مرد بی نقطه دنیای شاعری ست که جهان را از دریچه ی نگاه خود میبیند.جهانی که شاعر در این مجموعه میسازد ،جهانی ست دغدغه مند که شاعر با گله مندی سعی در ایجاد ساختاری منظم برایش دارد.

شاعر در اعتراض به هرج مرج جهان هستی برای هیچکس یا هیچ چیز تمایزی قائل نیست ، او حتی در راستای تحققِ جهان ایده آلش خود را نیز مورد شماتت و بازخواست قرار میدهد و میکوشد تا در این مسیر خود را نیز بشناسد و به تفکر وادارد.انتخاب نام این مجموعه خود گواه این است که شاعر بیش از هر چیز حضور خود را در جهان هستی به چالش کشیده و سعی در یافتن راهی درست و اخلاقی برای خویش است.

شاعر میخواهد از قالبی که جامعه و خانواده برایش برگزیده است بیرون بیاید و راه خود را پیدا کند.

«بی نُقطه ام

اول پدرم مرا بی نقطه انتخاب کرد

من دلم میخواست نقطه دار بودم

برای همین جای اسمم … میگذارم»

انتخاب قالب زبانی این مجموعه توسط شاعر در نوع خود قابل توجه است.او با انتخاب زبانی طنزگونه همچون یک جراح تیغ جراحی را بر میدارم و مسئله ی مورد نظر خود را به منظور تلاش در راستای بهبود آن بُرش میدهد . شعر نوعی واکاوی ست . کنکاشی در بیرون و درون .

مقاله پیشنهادی  نقدی بر کتاب جانوران ذهن
نقدی بر کتاب مرد بی نقطه
نقدی بر کتاب مرد بی نقطه

پرداختن به چیزهایی که شاید تا در قالب شعر قرار نگیرد آنقدر مورد توجه نیست . شاید دلیل انتخاب زبان طنز توسط شاعر این است که طنز تفکربرانگیز است و ماهیتی پیچیده و چند لایه دارد. گرچه طبیعتش بر خنده استوار است، اما خنده را تنها وسیله‌ای می‌انگارد برای نیل به هدفی برتر و آگاه کردن انسان به عُمق رذالت‌ها.

او مسائل را صریح و بی تعارف و گاهی حتی تُند مقابل مخاطب قرار میدهد. در این مجموعه شاعر در برخی قطعه های خود از عناصر بیرونی نیز وام گرفته است . در جاهایی از این کتاب به پانویس هایی از اشعار شاعران دیگر برخورد میکنیم . این کار شاید به مذاق مخاطب خوش نیاید اما نمیتوان این حرکت را به معنای شکست در این مجموعه دانست .

اگر بخواهیم از زاویه دیدی منطقی و درونمایه ای نگاه کنیم شاعر با رجوع به مستندات اشعار دیگر ، نوعی تاکید را پیش روی مخاطب قرار میدهد . تاکید در مورد دغدغه هایی که گاه در میان اهل شعر و اهل تفکر مشترک است .شاعر فریاد میزند که اعتراض که دغدغه که رنج ، زمان و جغرافیا نمیشناسد ، که فلان شاعر و هنرمند هم در فلان زمان این را فریاد زده است ، به مخاطب میگوید نگاه کن و ببین . شاعر همان دغدغه ها را به زبان عصر خود بیان میکند.

مواظب خودتان باشید

نسیم گولتان نزند

باد نشود ، توفان نشود

کاج بلند خانه پدربزرگ

مواظب نبود

شکست!

و در پانویس این شعر : (کسی نگفت نسیم از تبار توفان است ، وگرنه غنچه کجا مشت بسته وا میکرد) از حسین منزوی

همانطور که میبینیم هر دو شاعر از دو زمان متفاوت و در دو قالب متفاوت ، یک موضوع را بیان میکنند.

همچنین از ارجاعات برون متنی این مجموعه نمیتوان غافل ماند

ساغر برایم قرص گرفته تا چاق شوم

و من سوسک شدم

ساغر کافکا میخواند !

در این قطعه شاعر از وضعیت جسمانی خود ناراضی ست و خود را به شخصیت کتاب مسخ کافکا نزدیک میبیند . داستان در مورد بازاریاب جوانی به نام گرگور سامسا است که یک روز صبح از خواب بیدار می‌شود و متوجه می‌شود که به یک مخلوق نفرت‌انگیز حشره‌ مانند تبدیل شده‌است.حال در این قطعه از مجموعه ی شاعر ، مخاطب باید هم کافکا را بشناسد و هم کتاب مسخ را خوانده باشد تا ربط بین لاغری شاعر ، سوسک و کافکا را بداند. شاعر در اینجا بنظر میرسد که قدمی بزرگتر برداشته است و غیر از به تصویر کشیدن دنیای شاعرانه ی خود مخاطب را به سمت مطالعه سوق میدهد .

ارجاعات برون متنی خود بهانه ای است برای وادار کردن مخاطب به مطالعه و شاعر در این مجموعه این قدم را هرچند نا محسوس اما مطمئن برداشسته است . مشخص است که یکی از دغدغه های شاعر برای جامعه ای ایده آل بحث مطالعه است . او به دنبال رسیدن به چنین بستری از هیچ مبارزه و تلاشی دریغ نمیکند .

مقاله پیشنهادی  ویکنت دو نیم شده

مجموعه مرد بی نقطه اثری طنز گونه و شِکوه گر است  که دنیایی پُر هرج و مرج را به ما نشان میدهد و در پی یافتن راهی به آرامش زبان تند انتقادش را عیان در جای جای اشعارش بکار میبرد .

این مجموعه چون آموزگاری بی ادعا ما را به سمت تفکر و تأمل هدایت میکند ، گاهی عتابمان میکند و گاهی التماس.

در این راه پیچ و خم سعی دارد مسیری که کوتاه تر و عقلانی تر است را به ما نشان دهد. در جلد مجموعه نیز با خطهای نشانگری مواجهیم که گویی میخواهد راه را به مان نشان دهد و در همین پیچیدگی راه ، خطوط به شکل صورت شخصی در آمده است که قطعا شاعر است .

او در اینجا با سادگی گرافیکی این طرح مطلبی را برای ما بازگو میکند و آن این که راهی که شاعر زمانی در آن قدم نهاده است شخصیت او را به تدریج شکل داده و او در این جهان ذهنی خود ، با تمام پیچیدگی هایش این راه را ادامه میدهد.

او خسته است و گاه نا امید اما در نا امیدی اش هم طنزی وجود دارد که مخاطب را به فکر فرو میبرد . اما با تمامی این احوال خود را از تلاش و کنکاش باز نمیدارد و با آگاهی از مخاطره آمیز بودن راه باز هم استوار در آن قدم بر میدارد و جستجو میپردازد .

گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید

هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور…

حافظ”

در آخرین شعر این مجموعه ، شاعر خسته از نزاع با لحظه هایش به درد و دل با خود مینشیند و گویی ماحصل کارش را با خود زمزمه میکند.

او نه تنها مجموعه اش را بلکه مسیری را که در زندگی اش تا این لحظه زیست کرده است را به تحلیل مینشیند و انگار شعر آخر از این مجموعه دقیقا اندیشه ای است که شاعر با آن به جهان هستی مینگرد.

غزل آخر، شعر آخر

بیت آخر ، مصرع آخر

همه چیر به آخر رسید ولی هنوز

ولی هنوز

اصلا بیخیال!

این دو دل بودن شاعر دلچسب ترین و به موقع ترین اتفاق این مجموعه است ، او بعد از عبور از تک تک شعرهایش به نقطه ای رسیده است که بی گمان این نقطه  دقیقا همان مرد بی نقطه است “

5/5 - (3 امتیاز)

نظرات و پیشنهادات