• آیا می دانستید : با تست شخصیت شناسی رایگان می توانید شخصیت کتاب خوان خود را مشخص کنید ؟

معرفی کتاب ماهی سیاه کوچولو

30 آذر 1399 3 سال قبل معرفی کتاب بدون نظر

برای تغییر و رشد فقط باید شروع کرد.

هرچیزی در دنیا یک شروع دارد. و ما نمی توانیم بدون شروع چیزی را متصور شویم و این شروع به دو عامل اساسی به نام زمان و مکان بستگی دارد. انسان از زمان تولد تا هنگام مرگ در بستر عظیمی از شروع ها و پایان ها زندگی می کند و رشد خودش را در گرو اتفاقاتی می داند که هر کدام از جایی و از زمانی آغاز و به جایی و زمانی ختم می شوند. و این موضوع تمام تعاریف ما از زندگی را در بر می گیرد و در حالت کلی زندگی خودش چیزی است که از یک شروع نشأت می گیرد. چه در داستان های اسطوره ای خلقت و چه در ساحت علمی که دانشمندان فیزیک به آن پاسخ گفته اند.

در همین راستا وقتی به داستان ها رجوع می کنیم با شروعی حتمی مواجه می شویم شروعی که شاید مهم ترین قسمت داستان باشد که در آن ما با اولین چیزی که هر داستان به آن نیاز دارد مواجه می شویم و آن کلام است. هر داستان به کلام نیاز دارد تا در ذهن یک نفر شروع شود و زمانی که به گوش مخاطبی دیگر می رسد آن داستان نمود پیدا می کند.

این مقدمه ی بسیار بسیار کوتاه هر چند نیاز به توضیحات مفصل تری دارد اما شروعی بود برای یکی از عجیب ترین داستان های معاصر که صمد بهرنگی نوشته است. ماهی سیاه کوچولو.

معرفی کتاب ماهی سیاه کوچولو
معرفی کتاب ماهی سیاه کوچولو

لازم می دانم قبل از این که به داستان بپردازیم در مورد یکی از ساختارهای مهم ادبیات توضیحاتی موجز را ارایه دهم. و آن ادبیات برای کودک و ادبیات به زبان کودک است.

ادبیات برای کودک

کودکان به عنوان یکی از اصلی ترین مخاطبین ادبیات شناخته می شوند چرا که زبان تمثیلی و غیر متعارف ادبیات برای کودکی که هنوز به دنیای سخت و واقعی آدم بزرگ ها قدم نگذاشته است بسیار قابل پذیرش است و در ضمن ادبیات می تواند در قالب شعر و داستان کمک عظیمی به رشد فکری و ذهنی کودکان داشته باشد. در همین راستا داستانی که برای کودکان تولید می شود لازم است زبانی کودکانه داشته باشد تا کودک در فهم محتوای داستان دچار تعارض و مشکل نشود و همچنین در حیطه ی محتوا نیز باید داستانهایی برای کودکان تولید شود که برای آنها قابل درک و فهم باشد و از سوی دیگر لازم است به شدت از تاثیرات منفی دور باشد چرا که کودکان در سالهای ابتدایی رشد خود جستجوگرانی هستند که هر کدام به طور مجزا دارند جهان جدید را کشف می کنند و به همین دلیل بسیار تحت تأثیر داستان هایی هستند که می شنوند و احیانا می خوانند. در هر کجای دنیا نویسندگانی هستند که به طور تخصصی به ادبیات کودک می پردازند و این وظیفه ی خطیر و مهم را بر عهده گرفته اند و با جدیت به این مهم می پردازند.

ادبیات به زبان کودک

یکی دیگر از چیزهایی که به کودکان مربوط می شود ادبیات به زبان کودک است. اما در این حیطه دیگر مخاطب کودکان نیستند بلکه آدم بزرگ هایی هستند که یک محتوای بزرگ را با زبانی کودکانه می شنوند و می خوانند. این داستانها می تواند جهانبینی کلی در مورد انسان را در بر بگیرند که برای ایجاد فضایی لطیف در بیان آن از زبان کودکان استفاده شده است در همین راستا آثار زیادی در جهان توسط نویسندگانی که اغلب متفکرین عمده ی زمان خود بوده اند تولید شده است و برای نمونه متوان آثار مارک تواین و ویکتور هوگو و ژول ورن را نام برد که امیدوارم بتوانیم به هر کدام از آنها به طور مجزا بپردازیم.

اما موضوع مورد بحث ما در این نوشته یکی از همین آثار است. ماهی سیاه کوچولو نوشته صمد بهرنگی از آثاری است که به زبان کودکان نوشته شده است تا به یک جهانبینی کلی برای مخاطبین بپردازد.

معرفی کتاب ماهی سیاه کوچولو

صمد بهرنگی در تلاش است تا در قالب یک فضاسازی فابلی ایده ای نو را بیان کند و پا را از فضایی که انسان در آن محصور است فراتر بگذارد و مراحل انقلابی که لازمه ی  پیشرفت است را با شروعی کوبنده بیان می کند. این شروع با سوالی ایجاد می شود که شخصیت اصلی داستان که ماهی سیاه کوچکی در جویباری است از خود می پرسد. من کی هستم و جهان آیا جایی جز اینجا هم می تواند باشد. این سوال اولین قدمی است که باید در حیطه ی تغییر برداشت. شاید اینجایی که ما ایستاده ایم دقیقا همان جایی نباشد که باید باشیم و همین عاملی می شود تا ماهی سیاه کوچولو به پرس و جو بپردازد. البته یک نکته در اینجا گفتنی است و آن این است که اذهانی که سوالی در خصوص زندگی ندارند شاید همیشه رضایتی داشته باشند که همین رضایت باعث انفعال آنها بشود اما برای رهایی از انفعال باید ایجاد سوال کرد و پرسید

مقاله پیشنهادی  ویکنت دو نیم شده
معرفی کتاب ماهی سیاه کوچولو
معرفی کتاب ماهی سیاه کوچولو

اما این تنها پایان ماجرا نیست هر چند می تواند پایان باشد و برای بسیاری از ما انسان ها این نقطه ی شروع پایان نیز محسوب می شود و چنانکه به جواب سوال خود برسیم همه چیز به حالت اول بر می گردد و به همان تکرار مکررات زندگی راضی می شویم. اما ماهی سیاه کوچولو با فضای پیرامون خود که ماهی های دیگر در آن راضی هستند پشت می کنند و برای رسیدن به هدفی بزرگ تر که همان دریاست پا در راه پر مخاطره ای می گذارد که توسط خانواده و دوستان و آشنایان از آن منع شده بود. در منظر ماهی های دیگر دریا جایی دور و پر از مخاطره هر چند بزرگ و رویایی است. پس ماهی سیاه کوچولو با وجود تمام مخالفت ها به راهی قدم می گذارد که در آن خطرات زیادی وجود دارد. و در همان قدم اول مورد تخطئه و نقد دیگران قرار می گیرد تا جایی که ماهی های بزرگتر حاضرند برای جلوگیری از انقلاب ماهی سیاه کوچولو هر کاری بکنند و روی نادانی خود پافشاری می کنند اما در ادامه ماهی سیاه کوچولو موفق می شود موانع را پشت سر بگذارد و به راه پر مخاطره ی رشد و پیشرفت و تجربه قدم بگذارد. و اگر به طور دقیق به اطراف خود نگاه کنیم به این امر وافق می شویم که اطرافیان و دوستان ما تاثیرات زیادی بر زندگی و اندیشه و جهانبینی ما دارند و در بیشتر مواقع ما آنگونه زیست می کنیم که به محیط و اطرافیانمان شباهت داشته باشد. انتخاب های ما در همین راستا شکل می گیرد و ما همه ی مهره های زندگی خود را بر اساس سبک زندگی و ذهنیت خود می چینیم و چه بسیار آرزوها و ایده ها که قربانی این نوع زندگی شده است و چه خلاقیت هایی که قربانی تفکر غالب جامعه شده اند و ما همیشه در سایه تایید و تکذیب دیگران زیسته ایم و اجازه داده ایم دیگرانی که شاید برای ما عزیز و محترم بوده اند زندگی ما را کنترل و رفتارهای ما را تعیین کنند. پس به این نتیجه رسیدیم انقلابات زندگی در دو ساحت اتفاق می افتد. که یکی از آنها درونی است و با سوال از خود شروع می شود و دیگری بیرونی است که در کنش و واکنش در برابر محیط پیرامون شکل می گیرد.

البته این انقلابات در حقیقت خود بدون مخاطره هم نیست و احتمال شکست در آن وجود دارد همان طور که در همین داستان می بینیم دیگر ماهی هایی که با ماهی سیاه کوچولو همراه می شوند در کیسه ی مرغ سقا از کرده ی خود پشیمان می شوند و ترس بر آنها غلبه می کند و به دستور مرغ سقا فریفته می شوند و به ماهی سیاه کوچولو حمله می کنند. پس این سفر پر مخاطره به ابزاری نیاز دارد که این ابزارها می تواند هوش و ذکاوت، شجاعت، نصیحت شنوی، فرصت شناسی، از خود گذشتگی، هدفمندی، قدرت تشخیص و تمییز و اطلاعات و آگاهی باشد که بسیاری از آنها در حین سیر در این سفر به دست می آید.

به هر ترتیب این داستان نمی تواند برای کودکان مناسب باشد و صمد بهرنگی داستانی را به زبان کودکان نوشته است تا به این شکل با بزرگتر ها صحبت کند و در ضمن برداشت متفاوت دیگری هم می توان از این ساختار داشت. صمد بهرنگی با این فرم انگار می خواهد ضربه ی محکمتری نیز به مخاطب وارد کند و آن این نکته است که بسیاری از ما در محصور داشتن خود در یک زندگی عاری از آرزو و تلاش انگار هرگز پا را از کودکی فراتر نگذاشته ایم و در همان عوالم کودکی مانده ایم و تنها هر سال سنمان بالا رفته است در صورتی که زندگی را در همان تجربیات و ذهنیات ابتدایی کودکانه نگه داشته ایم.

مقاله پیشنهادی  هجوم دوباره مرگ

حالا لازم است در مورد بعضی از تیپ های مختلفی که هر کدام به شکلی در این داستان نقشی داردند بپردازیم. موجوداتی که ماهی سیاه کوچولو در این داستان با آنها مواجه می شود و رفتارها و حرفها و کنش های آنها در مسیر سفر او تاثیرگذار هستند. پس از مادر  و همسایگان و اطرافیان نزدیک، وقتی ماهی سیاه کوچولو از دستشان فرار می کند و به طرف شناخت آخر جویبار قدم می گذارد با کفچه ماهی هایی از خود راضی و نادان مواجه می شود که خیال و گمان می کنند جهان همین جویبار است و در ضمن فکر می کنند دیگر جاها را هم می دانند و در توهم دانستن به سر می برند. که چند کلمه ای صحبت در مورد این تیپ لازم است

معرفی کتاب ماهی سیاه کوچولو
معرفی کتاب ماهی سیاه کوچولو

این تیپ شخصیت در این داستان حکایت از آدم هایی است که در فضایی غیر معقول به یک همزیستی غیرمعقول تن داده اند و با وجود این خود را برتر از هر چیزی می دانند و در ضمن به تمسخر دیگران و جهانبینی های دیگر می پردازند و هرگز هم با واقعیت مواجه نمی شوند موجوداتی که در جهل محاصره شده اند و آن را برای خود منطقه ی محافظت شده ای می دانند و به هر عاملی که جهان محدودشان را به نقد بکشد با تمسخر حمله می کنند با اینکه حتی نام خودشان هم از چیز دیگری به عاریه گرفته اند. قورباغه ها ماهی سیاه کوچولو و اندیشه اش را به تمسخر می گیرند و به وضوح برای مخاطب جهل خودشان را آشکار می کنند. البته این اولین منزل از منازل پر مخاطره ی ماهی سیاه کوچولو است و در ادامه با شخصیت های زیادی آشنا می شود که هر کدام به شکلی در این سفر برای ماهی سیاه کوچولو نقشی دارند. و به ترتیب می توان پس از کفچه ماهی ها به خرچنگ (سوءاستفاده گر) چوپان (عامل بیرونی) مارمولک (راهنما) ماهی های ریز (دوستان و هم مسلک ها و دشمنان درونی) مرغ سقا (دشمن اول) آهو (هشدار دهنده) اره ماهی (دشمن دوم) ماهی ریز (دیگرانی که به یاری نیاز دارند) مرغ ماهی خوار (دشمن سوم) اشاره کرد البته هر کدام از مواردی که در بالا گفته شد نیاز به توضیح دارند اما در این مقال و مجال تنها به اشاره ای اکتفا می کنیم. و می شود به طور کامل به ساختار این داستان پرداخت که امیدوارم فرصتی برای این مهم ایجاد شود.

معرفی کتاب ماهی سیاه کوچولو
معرفی کتاب ماهی سیاه کوچولو

به هر حال ماهی سیاه کوچولو اثر صمد بهرنگی حکایتی است از جنگ ها و تلاش های مختلف در مسیر زندگی. جایی که فرصتی در آن به موجودات داده شده است تا زندگی را با تمام وجود بفهمند و مهم تر اینکه معنای زندگی را آن گونه که شایسته و بایسته است درک کنند و انسان مختار است بین سفر در مسیر شناخت یا ماندن و پیر شدن و ناله کردن. به هر شکل این داستان روایتی بسیار کوتاه از زندگی انسان است و شاید این زندگی و این داستان اگر یک جمله داشته باشد همین جمله ی زیر برای آن کافی است.

( مرگ خیلی آسان می تواند به سراغ من بیاید، اما من تا می توانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم البته اگر یک وقتی ناچار با مرگ روبرو شدم _که می شوم_ مهم نیست، مهم این است که زندگی یا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد. / از متن کتاب.)

باری توضحات در مورد این کتاب می تواند بسیار بیشتر از این باشد و برداشت های مختلفی می توان از این داستان کوتاه و پرمحتوا داشت اما ما به همین اکتفا می کنیم.

صمد بهرنگی نویسنده ای بود که چون اثر خود زیست و چون اثر خود مرد تا صداقتش را به همگان اثبات کند. صمد بهرنگی با رود ارس به دریایی پیوست که به آن تعلق داشت.

5/5 - (3 امتیاز)
درباره نویسنده

کارشناس ادبیات فارسی

5/5 - (3 امتیاز)
  • اشتراک گذاری :

نظرات و پیشنهادات